نتوانستید چیزی را که به دنبال آن هستید پیدا کنید؟
- بیماری ها و شرایط
- سرطان مغز
سرطان مغز

در صد سال اخیر، پزشکی شاهد پیشرفت هایی بوده است که در تاریخ بشر شاهد آن نبوده است. در نتیجه، امروز ما سالمتر و طولانیتر از هر زمان دیگری در گذشته زندگی میکنیم. بیماری هایی مانند آبله که میلیون ها نفر را به کام مرگ کشانده است، اکنون به لطف واکسیناسیون ها و بلای وحشتناک سل با موفقیت با آنتی بیوتیک ها درمان می شوند. تغذیه سالم و سبک زندگی فعال به کاهش عوارض و مرگ و میر ناشی از آن کمک کرده است دیابت، حملات قلبی و سکته مغزی.
با این حال، در این محیط بسیار خوشبینانه مراقبتهای بهداشتی، یک بیماری دور از ذهن باقی میماند - بیماری که حتی اکنون نیز چشماندازی آشکارا تیره و تار دارد - اولیه سرطان مغز. تومورهای مغز می توانند کودکان و بزرگسالان را تحت تاثیر قرار دهند و انواع مختلفی دارند. تومورهای مننژ یا پوشش مغز معمولاً خوش خیم هستند و اکنون با جراحی کاملاً قابل درمان هستند. تومورها در کودکان ممکن است سرطانی یا خوش خیم باشند، اما به طور کلی، پیش آگهی بسیار بهتری نسبت به سرطانی دارند که بزرگسالان را تحت تاثیر قرار می دهد. با این حال، در بزرگسالان، تومورهایی که از سلولهای گلیال شروع میشوند (این سلولها در مغز هستند و سلولهای عصبی را پشتیبانی و تغذیه میکنند)، همچنین بهعنوان گلیوم شناخته میشوند، به طور کلی، نتیجه بسیار ضعیفی دارند. گلیوماها بسته به "درجه" بدخیمی در مقیاس 1-4 درجه بندی می شوند و گلیوبلاستوما (درجه 4) شایع ترین است و بدترین نتیجه را دارد. گلیوبلاستوما از هر 5 نفر 100,000 نفر را تحت تاثیر قرار می دهد، متوسط بقای ناخوشایند 9-14 ماه با بهترین درمان در دسترس است.
با این حال، همه چیز از دست نرفته است و تلاش برای یافتن درمانی برای این بیماری وحشتناک هرگز بیشتر از 10 سال گذشته نبوده است. همه سرطانها به دلیل تکثیر بیرویه سلولها ایجاد میشوند که کنترلها و تعادلهایی را که معمولاً برای متوقف کردن تکثیر کنترلنشده سلولها وجود دارد دور میزنند. این تکثیر معمولاً با یک جهش (تغییر) در کد ژنتیکی ایجاد می شود. این جهش ممکن است یک ژن (همانطور که در برخی از سرطان های خون دیده می شود) یا بسیاری از ژن ها، همانطور که در مغز و سرطان های روده بزرگ.
آسیب شناسی همچنان بستر تشخیص سرطان است که با شناسایی سلول های بدخیم روی یک اسلاید تهیه شده از سرطان انجام می شود. بیوپسی نمونه بیمارانی که یافتههای غیرطبیعی در اسکن مغز دارند، تحت بیوپسی قرار میگیرند که معمولاً توسط سیتی یا سیتی هدایت میشود. MRI اسکن یا اکسیزیون رادیکال. نمونه تومور سپس توسط پاتولوژیست برای تشخیص نهایی بررسی می شود. در گلیوما، درجات مختلف تومور میتواند همزمان وجود داشته باشد، اگرچه نتیجه توسط بالاترین درجه تومور تعیین میشود. از آنجایی که پیش بینی محل بافتی که بالاترین درجه را در اسکن سی تی یا ام آر آی نشان می دهد غیرممکن است، ممکن است نمونه بافت پاتولوژیک به دست آمده توسط بیوپسی نماینده تومور نباشد. در دستان بی تجربه و در انواع خاصی از تومورها، میزان خطای بیوپسی ممکن است تا 30 درصد باشد.
بیوپسی مایع یکی از فناوریهایی است که چنین خطاهایی را دور میزند. تومورهای مغزیدر جریان خون و نانو و میکرو وزیکولهای مایع مغزی نخاعی (که اگزوزوم نیز نامیده میشوند و توسط سلولهای زنده آزاد میشوند)، DNA تومور در گردش (که توسط سلولهای مرده در خون آزاد میشود) و سلولهای تومور فی نفسه آزاد میشوند. جداسازی و تجزیه و تحلیل این بسترها در خون می تواند تصویر دقیقی از تشخیص نه تنها به ما بدهد، بلکه به شناسایی مسیرهای ایجاد کننده سرطان نیز کمک می کند. از آنجایی که مقدار آزادسازی اگزوزوم به صورت تصاعدی با درجه تومور افزایش مییابد، یک ضایعه کوچک با درجه بالا پنهان شده، یک تومور عمدتاً با درجه پایین است که ممکن است در نمونهبرداری معمولی از دست رفته و به شکل مایع آشکار شود. بیوپسی مایع که توسط MIT به عنوان یکی از فناوریهای پیشرو در سال 2015 انتخاب شد، هنوز در مراحل اولیه است. با این حال، استفاده از این فناوری در تشخیص تومور مغزی توسط آزمایشگاه تحقیقات و نوآوریهای آپولو، حیدرآباد، در مطالعهای که چند سال پیش منتشر شد، نشان داد.
یکی از محدودیت های دیگر آسیب شناسی این است که اگرچه تشخیصی را برای ما فراهم می کند، اما معماری سلول ها در مورد مسیرهای جهش یافته احتمالی که باعث سرطان می شوند، اطلاعات کمی دارد. برخی از این مسیرها اکنون می توانند با داروهای خاصی که گسترش بیماری را متوقف می کنند، هدف قرار دهند. در توسعه اخیر، WHO اکنون به یک گروه بین المللی از پاتولوژیست ها سپرده است تا سیستم درجه بندی صرفاً پاتولوژیک را اصلاح کنند و یک جزء ژنومی را در تشخیص معرفی کنند که نه تنها دقت تشخیص را بهبود می بخشد، بلکه درمان احتمالی را نیز راهنمایی می کند. در 5 سال گذشته، 5-6 تومور مارکر ژنتیکی برای تشخیص گلیوم اجباری شده است. امروزه این فناوری برای آزمایش همزمان 30,000 جهش ژنی مختلف در نمونه های تومور وجود دارد. با گذشت زمان و افزودن نقاط داده ژنومی بیشتر، مطمئناً پیش آگهی و درمان چنین بیمارانی بهبود می یابد.
جراحی رادیکال بقا را در تومورهای با درجه بالا بهبود می بخشد. با این حال، چنین جراحی تنها زمانی مفید است که نتیجه ای نداشته باشد فلج در طرف مقابل بدن دو فناوری که در نتیجه جراحی رادیکال تومور تفاوت ایجاد کرده اند، بیهوشی "بیدار" و MRI حین عمل هستند. مشکل اصلی که جراح هنگام برداشتن چنین ضایعه ای با آن روبرو می شود، پیش بینی دقیق "لبه" تومور است که حتی در زیر میکروسکوپ عمل مدرن مانند یک مغز طبیعی به نظر می رسد. در حالی که دور شدن از لبه باعث فلج می شود، حذف نکردن لبه باعث کاهش بقا می شود. بیهوشی بیدار یک تکنیک نسبتاً جدید است که به بیمار اجازه می دهد در اواسط جراحی با نمایان شدن تومور، کاملاً بدون درد از خواب بیدار شود. آنها به اندازه کافی بیدار هستند که می توانند صحبت کنند، اندام های خود را حرکت دهند و به جراح بگویند که آیا می توانند اندام های خود را حرکت دهند یا اگر در ادامه برداشتن تومور احساس غیرطبیعی داشته باشند. جراحی را می توان با اولین نشانه مشکل متوقف کرد و در نتیجه عوارض را به میزان قابل توجهی کاهش داد. MRI حین عمل همچنین به شناسایی لبه تومور باقیمانده در زمان واقعی کمک می کند. هنگامی که همراه با بیهوشی بیدار استفاده می شود، به طور قابل توجهی نتایج جراحی رادیکال را بهبود می بخشد.
در حالی که جراحی رادیکال یا بیوپسی (در بیماران مبتلا به تومورهای غیرقابل جراحی) اولین گام در درمان است. پرتو درمانی برای چنین بیمارانی اجباری است. تشعشع با دوز بالا معمولاً توسط یک پرتو خارجی به DNA تومور آسیب می رساند که باعث می شود سلول های تومور در طول همانندسازی بمیرند. این مدت طولانی پس از پایان پرتودرمانی ادامه می یابد. با این حال، پرتو نه تنها به سلول های سرطانی آسیب می رساند، بلکه به بافت طبیعی اطراف آن نیز آسیب می رساند. اکنون تکنیکهای پرتوهای جدیدتری برای کاهش این عوارض جانبی پدیدار شدهاند. رادیوسرجری استریوتاکتیک به صدها پرتوهای تحت بالینی اشعه ایکس اجازه می دهد تا در یک نقطه از تومور متمرکز شوند، در نتیجه دوز تحویلی به تومور را به حداکثر می رساند، اما قرار گرفتن در معرض بافت های اطراف را به حداقل می رساند و از مغز طبیعی مجاور در برابر اثرات مضر تشعشع محافظت می کند. . در حالی که تابش معمولی از الکترون استفاده می کند، استفاده از پرتو پروتون اکنون در شرایط خاص تابش تومور مغز را متحول می کند. پروتونها، ذرات بزرگتری نسبت به الکترونها هستند که انرژی بیشتری را حمل میکنند و میتوانند با دقت بیشتری درون تومور متمرکز شوند. از آنجایی که کل انرژی پروتون در بستر تومور تحویل داده می شود، هیچ اثر تشعشعی فراتر از تومور وجود ندارد. چنین هدف گیری دقیقی با روش های معمولی امکان پذیر نیست پرتو درمانی سیستم ها اولین مرکز پروتون درمانی آسیای جنوبی به تازگی در چنای افتتاح شده است.
استفاده از عوامل شیمی درمانی در خط مقدم مدیریت تومور مغزی نبوده است، اما ممکن است در سال های آینده تغییر کند. حساسیت شیمیایی زیر گروه های گلیوما، با جهش های خاص، سال هاست که به خوبی شناخته شده است. اگر گلیوم ها حاوی جهش های قابل هدف خاصی باشند، نتایج از شیمی درمانی می تواند قابل توجه باشد. با بهبود درک ما از بیولوژی بیماری، اهداف جدیدی کشف خواهند شد. در حال حاضر بیش از 200 کارآزمایی بالینی بیماران گلیوما را از سراسر جهان در تلاش برای شناسایی و مسدود کردن چندین مسیر ایجاد کننده سرطان در گلیوما استخدام می کنند. اشکال جدیدتر شیمی درمانی به شکل "مهارکننده های ایست بازرسی ایمنی" از سیستم ایمنی بدن برای هدف قرار دادن سلول های سرطانی استفاده می کنند. اولین چنین داروهایی اکنون توسط FDA تایید شده است. این مطمئناً نقش مهمی در مدیریت تومور مغزی در آینده خواهد داشت.
همانطور که روز جهانی تومور مغز را جشن می گیریم، باید بیش از گذشته خوشبین باشیم که اکنون بیش از هر زمان دیگری به درمان این بیماری نزدیک شده ایم. بهبود تکنیکهای جراحی و پرتودرمانی، بقا را از 3 تا 4 ماه 30 سال پیش به تقریباً 14 ماه در حال حاضر بهبود بخشیده است. اما حتی امروزه، گلیوما که تنها 1٪ از کل سرطان ها را تشکیل می دهد، در 3٪ از کل مرگ و میرهای مرتبط با سرطان نقش دارد و بر پیشرفت هایی که در درمان سایر سرطان ها انجام شده است تأکید می کند. ما برای درک بیولوژی این بیماری مخوف گامهایی برداشتهایم و جدا کردن زیر گروههایی که به درمان پاسخ میدهند بخش مهمی از استراتژی خواهد بود. امیدواریم زمان زیادی برای فتح این مرز نهایی نمانده باشد.